اگر می توانستی آنقدر استرس هایت را کم کنی که با عشق زندگی کنی و به رویاهایت برسی…
آنوقت همینطور زندگی می کردی که الان می کنی؟
دوست عزیزم
زندگی با عشق و بدون استرس در این دنیای مدرن سخت است.
می دانم.
حقیقت این است که هر روز دغدغه های جدیدی وارد زندگی صدها نفر می شود که باعث تجربه استرس بیشتر و در نهایت زندگی بدون عشق می شود اما فقط تعداد انگشت شماری هستند که می توانند طول عمر بیشتری داشته باشند و با عشق زندگی کنند و به تمام خواسته هایشان برسند.
عده بسیار زیادی شب و روز تلاش می کنند تا به تمام رویاهایشان برسند ولی کم کم قاتل خاموش از راه می رسد و همه نقشه هایشان را نقش بر آب می کند. این افراد با فشار قاتل خاموش، آرام آرام از تمام رویاهای بزرگی که در ذهن خود داشتند، دست می کشند و ناامید می شوند.
با فشار زیاد این قاتل عده ای تسلیم می شوند و برای همیشه زندگی با عشق را فراموش می کنند و عده دیگری که هنوز امید دارند یک بار دیگر از اول شروع می کنند ولی باز هم کارهای قبلی را تکرار می کنند و نتیجه ای نمی گیرند و دوباره با قاتل خاموش روبرو می شوند.
حقیقت این است که اکثر کسانی که در ایران زندگی می کنند بارها با این قاتل خاموش روبرو شده اند و زمانی که می گویم “اکثر” افراد منظورم بیش از ۹۵% مردم است.
احتمالا حداقل یک بار با قاتل خاموش روبرو شده ای و یک بار جز این ۹۵% بوده ای.
شاید تجربه شکست های مختلف را در زندگی چشیدی… احساس عصبانیتی که هر کسی با هر بار شکست خوردن با کوبیدن مشت به دیوار اتاق یا روش های دیگر تخلیه می کند.
به امید داشتن کار جدید با درآمد بالا، ازدواج با همسر دلخواه، خریدن ماشین و خانه رویایی با تمام وجود تلاش بیشتر از هر کس دیگری تلاش می کنی ولی در پایان سال نه تنها به هیچ کدام از خواسته هایت نرسیدی بلکه یک سال پیرتر، بدهکار و ناامیدتر شده ای.
شاید بعد از شکست های زیاد به این باور رسیده باشی که دیگر فایده ای ندارد و مهم نیست که چقدر تلاش می کنی چقدر انگیزه داری چقدر مثبت فکر می کنی، در هر صورت قرار نیست طعم زندگی با عشق را بچشی و باید تا آخر عمرت در بدبختی و فلاکت زندگی کنی و نمی توانی قاتل خاموش را از پا درآوری.
آیا این صحنه های زندگی برایت آشنا نیستند؟
ناراحت نباش… تو تنها نیستی و این تقصیر تو نبوده است…
هیچ کدام از شکست هایت به خاطر نداشتن استعداد یا تلاش یا اراده قوی نیست
فقط به این دلیل نتوانستی طعم زندگی با عشق را بچشی که روی چیزهای اشتباه متمرکز شده بودی و دائم تلاش می کردی تا دوباره همان اشتباهات قبلی را تکرار کنی.
تمرکز روی چیزهای اشتباه باعث می شد که بارها و بارها قاتل خاموش را ملاقات کنی و در نهایت دور تمام خواسته هایت خط بکشی و دور خودت یک دایره امنیت بکشی.
و این قاتل خاموش کسی نیست جز استرس.
باید بدانی که حتی وقتی در دایره امن خودت باشی یا در اوج موفقیت، باز هم جناب قاتل خاموش دست از سَرَت برنخواهد داشت.
تمرکز روی چیزهای درست در جاهای درست و اقدام درست و به موقع باعث می شود به تمام خواسته هایت برسی.
حقیقت های زندگی خیلی ساده هستند ولی خیلی واضح نیستند.
هر پیشرفتی و در واقع تمرکز روی چیزهای درست در جاهای درست و اقدام درست با کمی سختی و استرس مثبت همراه است.
برای چشیدن طعم زندگی با عشق و محبوبیت بیشتر، هر چه زودتر باید دایره امن را ترک کنی چون بهتر از هر کسی می دانی که چه در فرش یا عرش باشی باید استرس هایت را کم کنی و به مسیر زندگی ادامه دهی.
واقعیت این است که تمام بزرگان دنیا روزی از جایی شروع کرده اند که دقیقا همین الان تو در آن قرار داری. همه آن ها شرایط سخت را پشت سر گذاشته اند و نتایج و تجربیات شیرین و لذت بخشی را کسب کرده اند. دلیلی ندارد که تو نتوانی نتایج بهتر از آن ها بدست نیاوری.
و اما خبر خوب اینجاست که تو می توانی حتی بهتر و قویتر و سریع تر به خواسته هایت برسی.
چون آمپولی در اختیار داری که هر فرد خودساخته ای از آن استفاده کرده و نتایج دلخواهش را گرفته است. و این همان آمپول استرس است.
محتویات این آمپول خیلی زود وارد رگ های بدنت شده و با خون و اکسیژن آن ترکیب می شود در نتیجه بهتر می توانی با قاتل خاموش کنار بیایی و به خواسته هایت برسی.
می دانی چطور شد که متوجه شدم هر کسی نیاز به آمپول استرس دارد؟
یادم میآید از دوران دبیرستان در فکر یک کسبوکار مستقل و درواقع پول درآوردن بودم. دوست داشتم که دستم توی جیب خودم باشد و از پدرم پول نگیرم.
آن موقع که خیلیها دنبال سرگرمی و بازی پلیاستیشن و دیدن فیلمهای روز و خوشگذارنی بودند، من با یک جعبه چوبی و یک چهارپایه سر خیابانها مشغول فروختن سیگار بودم.
من در یک خانواده مذهبی و تقریباً پرجمعیت با یک پدر کارمند با حقوق ماهی ۷۸۰ تومان و یک مادر خانهدار زندگی میکردم. خُب پدر عزیزمان با یک حقوق کارمندی ناچیز مجبور بود که زندگی ۸ نفر را اداره کند.
خودت بهتر از من می دانی که با حقوق ماهی ۷۸۰ هیچ آینده ای در انتظار این خانواده نیست.
کاری که من کردم این بود:
از دایره امن خودم بیرون آمدم و با چالش های زیادی روبرو شدم.
- از این شغل به آن شغل… از این شاخه به آن شاخه…
- تجربه سه شغل کارگری در سه شرکت متفاوت قبل از سربازی…
- انتخاب رشته اشتباه…
- انصراف از دانشگاه به دلیل حقوق ماهی ۷۸۰ پدرم…
- رفتن به دوران مقدس سربازی…
- تجربه مجدد دو شغل کارگری در دو شرکت مختلف دیگر…
- انتخاب شغل آزاد به مدت سه سال…
- دوباره رفتن به دانشگاه و دوباره انصراف دادن…
- ازدواج طبق سنت…
- بچه دار شدن و تربیت دو فرزند…
- تجربه مجدد سه شغل کارگری در سه موسسه…
- راننده تاکسی شدن…
- دوباره دانشگاه رفتن…
- کارمند شدن در یک اداره دولتی…
- و…
در تمام این دوران که تو هم خیلی از آن ها را تجربه کرده ای یا خواهی کرد، با قاتل خاموش روبرو می شدم و پا به فرار می گذاشتم:
- چون نمی دانستم چطور باید با او کنار بیایم.
- چون نمی دانستم چطور باید به خواسته هایم برسم.
- چون نمی دانستم چطور باید روی چیزهای درست در جاهای درست تمرکز کنم و اقدام درست و به موقع کنم.
در سمینارها و کارگاههای زیادی شرکت کردم. محصولات آموزشی صوتی و تصویری زیادی را تهیه کردم و کتابهای زیادی را مطالعه کردم، تا دلایل عدم موفقیت و شکست خودم را بررسی کنم.
در خیلی از زمینه ها همیشه خرکاری می کردم و به هیچ نتیجه ای نمی رسیدم و در نهایت یا از دست استرس منفی همان قاتل خاموش فرار می کردم یا به دلیل نبود استرس مثبت در تخیلات خودم سِیر می کردم و کاملا بی خیال زندگی با عشق بودم.
این سال ها درس بسیار بزرگی به من داد و به من کمک کرد تا از راز بزرگان آگاه شوم، رازی که راز نبود!
با انجام کارهای قبلی و تکرار اشتباهات، احمقانه است که فکر کنی به نتایج متفاوتی می رسی.
چیزی که باعث می شد تا آن ها کمتر اشتباهات قبلی خودشان را تکرار کنند و بیشتر و بهتر تمرکز کنند و با عشق زندگی کنند و به تمام خواسته هایشان برسند فقط یک چیز بود: آمپول استرس
دقیقا مشکل ۹۵% افراد همینجاست.
زمانی که با فشار زیاد قاتل خاموش روبرو می شوی، کم کم استخوان هایت خُرد شده و قبل از رسیدن به رویاهایت تمام می شوی…
جای تعجب هم نیست که امروز بیشتر مشکلات به خاطر وجود جناب قاتل خاموش است.
روی تختخواب دراز می کشی و بعد از گذشت چند ساعت هنوز خوابت نبرده است…
نگران حرف مردم و نحوه قضاوت آن ها هستی…
نگران از دست دادن عزیزترین و مهمترین چیزهای زندگیت هستی…
با دوستانت، همسرت، بچه هایت، همکارانت و دیگران ارتباط خوب و موثری نداری…
نمی توانی با عشقت با عشق صحبت و زندگی کنی…
خودت را دوست نداری و اعتماد به نفس پایینی داری…
نفس کم میاری و به شدت عرق می کنی…
احساس خستگی، بی حوصلگی و کسالت داری…
عضلات بدنت دچار گرفتگی شده و بدون علت پزشکی درد می کند…
روی موضوعات درست تمرکز نداری و اشتباهات قبلی را تکرار می کنی…
و مشکلات زیادی که احتمالا خودت بهتر از من می دانی…
یا حداقل در اطراف خودت آدم های خیلی زیادی را دیدی که با این جنس از مشکلات دست و پنجه نرم می کنند. می دانی اشتباه این افراد کجاست؟
مثلا کسی که دائم شغل عوض می کند… یا احساس بی حوصلگی، خستگی، ناراحتی دارد…
تصور می کنند مشکل از شغل شان است و به خاطر همین تصور غلط، دائم شغل شان را عوض می کنند… یا تصور می کنند احساس افسردگی، بی حوصلگی، خستگی، ناراحتی، استرس و… جزیی از وجودشان است و به خاطر همین تصور غلط، دائما این احساسات را انتخاب می کنند و در چرخه تکراری مخرب گیر می افتند.
و در آخر سال نه تنها به هیچ کدام از خواسته هایشان نرسیده اند بلکه یک سال پیرتر، بدهکار و ناامیدتر شده اند.
مشکل اصلی و بزرگ همینجا بود
با یک جستجوی ساده در گوگل خیلی راحت متوجه می شوی که افراد خودساخته زیادی هستند که مشکلات خیلی خیلی بزرگ را پشت سر گذاشته اند و به تمام خواسته هایشان رسیده اند و با عشق زندگی می کنند. نمونه هایی که در ایران هم کم نیستند.
سوال اینجاست که چطور این کار را انجام می دهند؟
هر چقدر بیشتر درباره این سوال تحقیق کنی بیشتر گیج می شوی چون اطلاعات درست و غلط زیادی را یاد می گیری و در عمل با مشکل مواجه می شوی. یک راز گمشده وجود دارد که هیچ کس درمورد آن صحبت نمی کند.
و اما آن راز گمشده چیست؟
استرس هایت را کم کن و برای همیشه با عشق پیش برو
می دانم شاید بگویی که در این دنیای مدرن استرس جزیی از زندگیست و باید تحملش کرد و بی خیالش شد. یا به قول خیلی از افراد در این وضعیت بد، آخه مگه میشه بهتر شد؟ فقط باید سوالت را عوض کنی: چطوری میشه بهتر شد؟
می دانی که درمورد افراد خودساخته، اطلاعات زیادی وجود دارد مثلا در زندگینامه های آن ها خیلی درباره این راز گمشده صحبت نشده است. نمی خواهم این اطلاعات را تحلیل کنم و بگویم که آن ها در ذهن ما به یک قهرمان خوش شانس تبدیل شده اند.
در حقیقت خنده دار است که مثلا تصور کنیم با استفاده از ویژگی ریسک پذیری افراد خودساخته، می توانیم اَبَرقهرمان باشیم.
صدها یا هزاران نفر مثل آن ها ریسک کرده اند ولی به جای تبدیل شدن به اَبَرقهرمان به اَبَرناتوان تبدیل شده اند.
خودت بهتر می دانی کسی که توانسته است مشکلاتش را حل کند و تمام موانع را از سر راهش بردارد با ذهن آشفته و وجود استرس و بدون عشق این کار را نکرده است.
کاری که باید انجام دهی این است که استرس هایت را کم کنی و ۲۰ سال بیشتر عشق کنی.
تا نه تنها برای همیشه از شر قاتل خاموش خلاص شوی بلکه به تمام خواسته ها و رویاهایت برسی و دنیا را جای قشنگی برای زندگی کردن کنی.
حالا احتمالا دقیقا می دانی که چطور می توان ۲۰ سال بیشتر با عشق زندگی کرد و به چه نتایجی دست یافت.
اگر می خواهی تمام این کارها را خودت به صورت عملی انجام دهی، آمپول استرس می تواند برایت ایده آل باشد.
آمپول استرس چطور می تواند استرس هایت را کم کند؟
آمپول استرس با بقیه کتاب ها فرق دارد.
آمپول استرس با تمام روش هایی که تاحالا امتحان کردی فرق دارد.
- تصور کن بتوانی کنترل تمام اعضای بدنت را در دستت بگیری و دیگر خبری از آن دردهای ذهنی بی دلیل نباشد…
- تصور کنی بتوانی از سرعت زندگی ات کم کنی و بیشتر با لحظه های طلایی زندگی ات عشق کنی…
- تصور کن بتوانی وقت را در مشت خودت داشته باشی و تمام کارها را بدون تنبلی و وقت تلف کردن کاملا هوشمندانه انجام دهی…
- تصور کن بتوانی در سواحل زیبای دریا خوشگذارنی کنی بدون اینکه حتی به این جاها سفر کنی (فقط در ذهن خودت و با آرامش کامل)…
- تصور کن بتوانی با وجود تمام دغدغه ها، نگرانی ها و فشارهای زیاد وقتی که موقع خواب شد و روی تختخوابت دراز کشیدی در کمتر از ۵ دقیقه بخوابی و کیف کنی و صبح با انرژی بالا بیدار شوی…
- تصور کن بتوانی کم کم تمام قرص های کنترل استرس و افسردگی را که به هر دلیل مصرف می کنی برای همیشه بریزی توی سطل آشغال…
نقطه ی صفرم
نقطه ی شروع
نقطه ی پایان
هدایایی که در کنار آمپول استرس دریافت می کنی
دوره صوتی نگرش همه چیز است (به ارزش ۱۹۹۰۰ تومان)
فایل های صوتی مراقبه ها (به ارزش ۲۹۰۰۰ تومان)
نسخه الکترونیکی (PDF) کتاب آمپول استرس (به ارزش ۹۰۰۰ تومان)
قیمت کتاب آمپول استرس: ۲۲۰۰۰ تومان + ۱۰۰۰۰ تومان هزینه پست و بسته بندی+ (۵۷٫۹۰۰ هدایای رایگان) = ۸۹٫۹۰۰ تومان