آموزش و توسعه مهارت های فردی، خانوادگی و اجتماعی

افسانه های خشم و 6 واقعیت بی حس کننده درباره آن

افسانه های خشم

فهرست مطالب

افسانه های خشم و واقعیت های آن

افسانه های خشم فقط افسانه هستند و واقعیت ندارند.

آخرین باری که خشم و عصبانیت به سراغت آمد کِی بود؟

یا بهتر بگویم آخرین بار که تو به سراغ خشم و عصبانیت رفتی کِی بود!؟

آخرین باری که در برخورد با پسرت، دخترت، همسرت، پدرت، مادرت، برادرت، خواهرت، دوستت، همکارت،کارمندت و… از خشم و عصبانیت به عنوان ابزاری برای دفاع از خودت یا نشان دادن قدرتت استفاده کردی کِی بود؟

تا حالا به خودت قول دادی که دفعه بعدی حتما خودم را کنترل می کنم و دیگر عصبانی نمی شوم؟

آیا کودک یا نوجوان شما هم بیش از حد عصبانی و خشمگین می شود؟

هر از گاهی همه ما آدم ها عصبانی می شویم ولی خیلی از آدم ها خشم خودشان را نمایش نمی دهند.

مثلا وقتی یک راننده بی دقت، ناگهان جلوی شما می پیچد یا وقتی کسی بدجنسی می کند و حق شما را می خورد،

طبیعی است که عصبانی شویم ولی اینکه خشم خودمان را تخلیه کنیم، اصلا طبیعی نیست.

راه های موفق زیادی برای پاسخ دادن آگاهانه به موقعیت های مختلف به جای استفاده از خشم وجود دارد.

اولین قدم این است:

افسانه های خشم که در ناخودآگاه ما شکل گرفته اند را بشناسیم و واقعیت های خشم را جایگزین آن ها کنیم.

افسانه شماره 1: خشم یک احساس منفی و کاملا غریزی است.

خشم یک احساس منفی است که در ذات ما آدم ها به صورت غریزی وجود دارد و نمی شود کاری کرد!

واقعیت شماره 1: خشم یک رفتار آموخته شده است.

احساسات در بدن ما وجود دارند و کاملا ضروری هستند.

احساسات ما منفی نیستند بلکه روشی که از احساساتمان استفاده می کنیم منفی و اشتباه است.

مثلا خشم یک رفتار آموخته شده است که ما آدم ها در پاسخ به موقعیت های تحریک کننده خشم، از خودمان بروز می دهیم.

در صورتی که با بررسی احساس می توانیم با روشی موثرتر پاسخ دهیم و اوضاع را تغییر دهیم نه اینکه خراب ترش کنیم.

رفتار ما قابل یادگیری و قابل تغییر است.

افسانه شماره 2: با مشت زدن به دیوار یا بالش از شر احساسات خشمگین خلاص می شوی!

فعالیت هایی مثل مشت زدن به در و دیوار، مشت زدن به بالش، خط خطی کردن کاغذ، فریاد زدن، پرت کردن وسیله دوروبرت و… بهت کمک می کند تا از دست احساسات خشم، عصبانیت و ناراحتی خلاص شوی.

واقعیت شماره 2: با مشت زدن فقط خشم خودت را بیشتر شعله ور می کنی.

تحقیقات نشان می دهد که وقتی پرخاشگری می کنیم معمولا به جای خلاص شدن از خشم، باعث شعله ور شدن بیشتر خشم می شویم.

یعنی هر چقدر عصبانی تر رفتار کنید، عصبانی تر می شوید.

مشت زدن به بالش، مشت زدن به کیسه بوکس، مشت زدن به در و دیوار، خط خطی کردن کاغذ و فعالیت های مشابه برای خالی کردن خشم، نه تنها به ما کمک نمی کند تا از خشم رها شویم بلکه باعث می شود بیشتر از قبل، احساس عصبانیت کنیم.

قابلمه ای که در حال جوش و خروش است، غذای خوب و مناسبی درست نمی کند، بلکه همه چیز را می سوزاند.

باید شعله قابلمه را کمتر کنیم، بدانیم غذا در چه مرحله ای است و چه چیزهایی نیاز دارد.

افسانه شماره 3: ابراز خشم نشانه سلامتی است.

خشم یکی از احساسات ماست و اگر آن را ابراز کنیم یعنی کاملا سالم هستیم. بدن ما نیاز دارد تا خشمش را خالی کند!

واقعیت شماره 3: ابراز خشم تبدیل به عادت می شود.

اگر فکر کنیم که خشم یکی از احساسات ماست و لازم است که در موقعیت های تحریک کننده خشم، خشم مان را ابراز کنیم،

در واقع داریم ابراز خشم را به یک عادت تبدیل می کنیم.

و اگر تبدیل به عادت شود، در موقعیت هایی که اصلا لازم نیست باز هم از الگوی ابراز خشم استفاده می کنیم.

تحقیقات نشان می دهد که ابراز خشم دائمی برای قلب شما کاملا مضر است.

همچنین عصبانیت و خصومت بالا با افزایش خطر بیماری عروق کرونر قلب، فشار خون بالا، سایر مشکلات قلبی و در نهایت مرگ رابطه مستقیم دارد.

تحقیقات دیگری نشان می دهد کسی که تلاش می کند عصبانی نشود و خشمش را بروز ندهد و به جای آن:

  • کمی قدم بزند،
  • نفس عمیق بکشد،
  • با حیوان خانگی اش بازی کند،
  • با یک دوست صمیمی صحبت کند
  • و یا هر کاری که باعث سازگاری بیشتر می شود را انجام دهد؛

قلب سالم تری خواهد داشت.

مطالعه دیگری در مجله بین المللی پزشکی رفتاری (جلد 6، شماره 3) نشان داد که افرادی که:

یاد گرفته اند با خشم خود به طور سازنده کنار بیایند نسبت به افرادی که مهارت های مقابله ای کمتری دارند، کمتر به فشارخون بالا مبتلا می شوند و قلب سالم تری دارند.

افسانه شماره 4: مردان عصبانی می شوند، زنان افسرده می شوند.

مردان بیشتر از زنان عصبانی می شوند ولی زنان به جای خشم و عصبانیت، بیشتر افسرده می شوند.

واقعیت شماره 4: هم مردان و هم زنان به دلایل مشابه، با شدت و فراوانی مساوی عصبانی می شوند.

هم مردان هم زنان در موقعیت های مشابه، خشم و عصبانیت یکسانی دارند.

اما مردان بیشتر از طریق پاسخ های پرخاشگرانه، خشم خود را ابراز می کنند،

در حالی که زنان گزارش می دهند که از طیف وسیع تری از سبک های مقابله با خشم استفاده می کنند.

و نسبت به مردان، بیشتر به دنبال حمایت اجتماعی هستند.

با این حال، زنان تمایل دارند پریشانی عاطفی خود را شدیدتر از مردان ارزیابی کنند، و به استثنای افراد میانسال و مسن تر،

زنان گزارش کردند که مدت طولانی تری نسبت به مردان پریشانی را تجربه کردند.

افسانه شماره 5: خشم عملکرد محافظتی دارد.

ابراز خشم از من محافظت می کند و نمی گذارد که دیگران از من سوءاستفاده کننند و حق مرا بخورند.

واقعیت شماره 5: خشم شما را ضعیفتر نشان می دهد.

ابراز خشم باعث می شود شما به کسانی که دوست شان ندارید، نزدیکتر شوید و همزمان شما را از کسانی که دوست شان دارید دورتر می کند.

با ابراز خشم کسانی به شما نزدیکتر می شوند و از شما تعریف می کنند که شخصیت ضعیفی دارند و مسوولیت های زندگی شان را نمی پذیرند.

افسانه های خشم من!!!

یادم می آید در یک جلسه داشتم از حق خودم دفاع می کردم که ناگهان از کوره در رفتم و حرف هایم را با ابراز خشم گفتم.

آنقدر حالم بد شد که جلسه را ترک کردم و چند دقیقه بعد برگشتم و دیگر سکوت کردم.

با ابراز خشمی که کرده بودم نه تنها حقم را نگرفته بودم بلکه مسئولان و همکارانم فکر می کردند که:

من توانایی کنترل احساساتم را ندارم و فردی عصبانی و خشمگین و پرخاشگر هستم.

بعد از اتمام جلسه و خداحافظی فقط یک نفر جلو آمد و از من تشکر کرد و گفت:

احسنت، خیلی کوبنده حرف زدی!

فقط همین! فقط یک نفر! یعنی فقط کمتر از 5 درصد جمعیت از من حمایت کردند!

چه اتفاقی افتاد؟

اغلب افراد فکر می کردند که من شخصیت ضعیفی دارم!

ولی کسی به من نزدیکتر شد که خودش شخصیت ضعیفتری از من داشت و فکر می کرد که روش دفاع از حق من درست بوده است.

در صورتی که خودم فهمیدم این روش و کلا ابراز خشم، کاملا اشتباه است،

و مرا از کسانی که من دوستشان دارم یا آن ها مرا دوست دارند، دورتر و دورتر می کند.

نمایش خشم لزوماً باعث نمی شود دیگران فکر کنند که شما قدرتمند هستید یا موقعیتی را در دست دارید.

خشم را می توان به راحتی به عنوان دلیلی بر خارج از کنترل بودن در نظر گرفت.

افسانه شماره 6: اگر خشم را نادیده بگیرم، خودش از بین می رود.

لازم نیست تا خشم خودم را ابراز کنم کافیست چند دقیقه یا چند ساعت صبر کنم تا خودش از بین برود!

اگر قابلمه غذا با شعله زیاد را نادیده بگیرم خودش طی چند دقیقه یا چند ساعت برایم غذای خوشمزه ای آماده می کند.

واقعیت شماره 6: نادیده گرفتن خشم، فرصت حل مشکل را از بین می برد.

فقط ابراز نکردن و نمایش ندادن خشم و فرو خوردن خشم کافی نیست.

قابلمه غذا با شعله زیاد روی گاز، در نهایت یک غذای سوخته نصیبت خواهد کرد که بوی گندش هم آشپزخانه هم کل خانه را فرا می گیرد.

و حتی همسایه ها هم خبردار می شوند که غذایت سوخته است.

تازه بعدا یک مشکل دیگر هم اضافه می شود و باید کلی وقت بگذاری و با سیم ظرفشویی به جانش بیفتی تا آثار سوختگی را پاک کنی.

لازم است تا:

  • خشم را بشناسیم،
  • شعله را کم کنیم،
  • مشکل را بشناسیم
  • و دنبال راهکارهایی برای حل مشکل بگردیم
  • تا بعدا مشکلات دیگری به مشکل قبلی اضافه نشود.

به نظرم افسانه های خشم خیلی بیشتر از این 6 مورد است.

به نظرت چه افسانه های خشم دیگری در ذهن مان وجود دارد؟

چه واقعیت هایی را می توانیم جایگزین آن ها کنیم؟

آیا هنوز رژیم فکری 10 روزه را دانلود نکردی؟

10 تاکتیک جذاب قدرت فکر که باعث رشدت می شود

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

از اینکه برای رشد خودت، خانواده و جامعه وقت می گذاری بی نهایت سپاسگزارم